*دخترک بیمار
شیخ عباس کرامتی دیگر از حضرت ابوالفضل (ع) را چنین روایت میکند: یک روز در حرم را بسته و بیرون آمدم، ماشینی سیاه رنگ پیش پایم ترمز کرد، دو نفر از برادران سنی - از اهالی تکریت - از آن پیاده شدند و به من گفتند: «آقا! خواهشی از شما داریم» بیماری همراه داشتند و میخواستند وارد حرم شوند.
گفتم: «چشم در زدم و خادم درب را باز کرد، به او گفتم: «این مریض را به صحن راه دهید، تا فردا او را داخل حرم بگذاریم».
بقیه در ادامه مطلب